نکات استثنایی روش اسکن کمی مغز QEEG

در مورد نکات مهم تشخیصی با روش اسکن کمی مغز، مقالات تحقیقاتی زیادی وجود دارند. در زمینه “روشهای کمکی و جانبی” تشخیصی برای اختلالات روانپزشکی نظریه های متعدد و گاها متضادی وجود دارند. دکتر ندا فرزانه روانپزشک بیان می کنند که اختلاف نظر و مناقشه در این زمینه تا به حدی متفاوت است که در تمام نقاط دنیا، یکسری روانپزشکانی هستند که از ابزارهای متعددی برای تشخیص و یا درمان بیماریهای روانی استفاده می کنند و بالعکس، روانپزشکانی نیز هستند که اصلا اعتقادی برای کمک گرفتن از لوازم پزشکی برای تشخیص و یا نیز برای درمان بیماریهای روانی مختلف ندارند. دکتر ندا فرزانه در ابتدای مقاله خود با عنوان ” نکات استثنایی روش اسکن کمی مغز/ QEEG ” بیان می کند که بیان این نکته قبل از مطالعه این مقاله برای خوانندگان محترم مقاله الزامی است که در مورد کاربرد متفاوت ابزارهای تشخیصی و درمانی به عنوان روشهای تشخیص کمکی در مورد بیماریهای روانی مهمی مثل اختلال افسردگی ماژور، بیش فعالی / کم توجهی بالغین و ختلالات توجه و تمرکز بالغین و موارد مشابه مقدمه ای را بیان کنم.

 

روانپزشک تهران

به عنوان روانپزشکی که به علت وجود پاندمی کرونا و مشکلات ناشی از رفت و آمد بیماران به مطب به صورت حضوری در زمان کرونا، مشاور روانپزشکی آنلاین را نیز انجام می دهد، باید بیان کنم که نوشتن مقاله در مورد فوائد و مضرات نقشه مغزی و نیز سایر ابزارهای تشخیصی در چنین جو علمی می تواند سوء تفاهمهای زیادی را ایجاد کند. براساس اصول علمی روانپزشکی که در تمام دنیا نیز ثابت شده است ،مشخص شده است که چون روانپزشکی به طور جداگانه سیستمی متفاوت با سایر تخصصهای پزشکی مثل داخلی، جراحی و زنان و زایمان دارد. بنابراین ” مصاحبه ساختار یافته روانپزشکی” توسط روانپزشک انجام شود، بالاترین ارزش تشخیصی در مورد بیماریهای روانی را دارد ولی با توجه به اینکه در قرن حاضر، هر روزه علم در حال پیشرفت است و امکان اینکه از ابزار علمی برای تشخیص و درمان هر چه دقیق تر اختلالات علمی استفاده شود، می تواند ارزش بالایی برای افزایش قدرت تشخیصی به افراد با بیماریهای روانپزشکی داشته باشد. تعدادی از این ابزارهای تشخیصی و درمانی عبارتند از :

نقشه برداری رنگی مغز، الکتروانسفالوگرافی  (EEG)، آر تی ام اس (RTMS)، نوروفیدبک، بیوفیدبک، اسکن PET، QEEG اسکن و اسکن کمی مغز

الکتروآسفالوگرافی، فعالیت الکتریکی مغز را با ثبت از طریق پتانسیل‌های پیش سیناپسی و پس سیناپسی پوست سر بازتاب می‌دهد که از نظر پتانسیل الکتریکی همزمان گروهی از نورون‌های مغز را نیز از نظر مصرف اکسیژن و نیز مصرف گلوکز را هم بررسی می کند. EEG را می توان به عنوان تفسیر عددی امواج EEG و اسکن کمی مغز/ QEEG به عنوان تجسم دو بعدی این تفسیر تصور کرد. LORETA (‏توموگرافی الکترومغناطیسی مغز با وضوح پایین)‏ لورتا یک ارزیابی سه‌بعدی ارایه می‌دهد. این الگوریتم توسط یک الگوریتم برای محاسبات درون کانال EEG تولید شده‌است. چگالی توان طیفی تخمینی از جریان شعاعی در مناطق محلی مغز ارایه می‌دهد. همچنین سردرگمی ناشی از تفاوت در الکترودهای مرجع را حذف می‌کند. بنابراین، این روش جدید نتایج مستقیم‌تر را ارایه می‌دهد.

دکتر ندا فرزانه بورد تخصص روانپزشکی بیان می کند که در میان روشهای تشخیصی و درمانی ذکر شده در بالا، در مورد اسکن کمی مغز/ QEEG باید بیان کرد که استفاده از اسکن کمی مغز / QEEG یک روش نسبتا آسان، مقرون‌به‌صرفه در میان بسیاری از تکنیک‌ های تصویر برداری مغزی الکتروفیزیولوژی و عملکردی است که برای ارزیابی افراد برای تشخیص و تعیین مناسب ‌ترین درمان به کار می‌رود. یکی از اهداف دکتر ندا فرزانه روانپزشک این است که به صورت کلی، یکسری اطلاعات مفید و جدید را در اختیار خوانندگان محترم سایت ایشان در مورد ارزش تشخیصی استفاده از “نقشه مغز”و یا “اسکن الکتریکی مغز” قرار بدهند.

بسیاری از شاخص‌های ویژه اسکن کمی مغز/ QEEG در تشخیص افتراقی اختلالات عصبی و روانی بخصوص بعضی از بیماریها در حد تشخیص قطعی اختلال افسردگی و بیش فعالی و کم توجهی کودکان و بالغین، بیماری دیس تایمی، سیکلو تایمیک و اختلال اضطرابی شدید در کنار ویزیت و بررسی توسط روانپزشک نقش دارند. البته بعضی از مطالعات نشان داده اند که امکان‌سنجی QEEG به عنوان بیومارکری که می‌تواند بین افسردگی دوقطبی و تک‌قطبی تمایز قائل شود، این تفسیر را قابل‌توجه می‌سازد و اینکه تکرار برخی پارامترهای QEEG ارزش تشخیصی بالایی دارند.
ارزش پیش‌آگهی اسکن کمی مغز/ QEEG نیز از نظر بررسی های علمی سابقه طولانی دارد. به طوریکه بررسی های زیادی در مورد اینکه چه تغییراتی در عملکرد نورونی افراد با اختلال طیف اوتیسم ASD، پرخوری عصبی، اعتیاد به مواد مخدر، اسکیزوفرنی، اختلال استرس پس از سانحه و اختلال وحشت در تحلیل تست نقشه مغزی وجود دارد، همچنان در حال انجام هستند.

از نظر تشخیصی باید بیان کرد که برای تشخیص بیماریهای روانی متاسفانه یا خوشبختانه هیچ مارکر اختصاصی تشخیصی که از طریق آزمایش خون بتوان به تشخیص قطعی برسد، وجود ندارد. بیان این نکته حیاتی است که بیومارکرها در میان انواع بیماری مختلف و در میان افراد مختلف با توجه به سن، جنس، سابقه بیماری جسمی، مصرف دارو و بسیاری دیگر از موارد تغییر می‌کنند. از طرف دیگر نیز باید بیان کرد که تاکنون پرسشنامه‌های شخصیت و خلق و خو، آزمون‌های عملکرد شناختی، آزمون‌های نوروفیزیولوژی، متابولیت های انتقال‌دهنده عصبی، فارماکوژنتیک و نیز سایر روشهای کمکی برای تشخیص اختلالات روان هیچ کدام نتوانسته اند که جای “ویزیت بالینی” و “مصاحبه توسط روانپزشک” را بگیرند. تمام روشهای ذکر شده ،اگر چه تمامی این روشها تا حدودی متمایز، قابل‌اعتماد و قابل‌اجرا ثابت شدند، اما هیچ کدام از آن‌ها زمینه محکمی در کلینیک برای اینکه به طور جایگزین قطعی بجای ویزیت شدن توسط روانپزشک را برای تشخیص بیماریها را به کار بروند، بدست نیاوردند. ‏ QEEG ‏به عنوان بیومارکر حد واسط بالقوه برای افزایش قدرت تشخیصی در مورد بعضی از بیماریهای روانی ظاهر شده‌است.
برخی از شاخصهای مفید که در تشخیص بیماریهای روانی بسیار می توانند در صورت صلاحدید روانپزشک و در کنار مصاحبه و ویزیت روانپزشکی به تشخیص بیماری ها از طریق روش تفسیر نقشه مغز کمک کنند عبارتند از:

فعالیت موج آهسته مغز، فعالیت باند دلتا، افزایش فعالیت باند تتا، عدم تقارن نیم کره های مغزی از نظر امواج مغزی، فعالیت باند دلتا، انسجام زمانی و انسجام بین نیم‌کره‌ای که می توانند در روش تفسیر نقشه مغز یا روش تفسیر نقشه مغزی کمک کنند.

در مورد کاربرد اسکن کمی مغز/ QEEG در زمینه تشخیص بیماری های اضطرابی باید بیان کرد که استرس پاسخی است که در آن فرد می‌خواهد کنترل بیشتری بر یک موقعیت داشته باشد. حالت پایدار استرس نیز اضطراب نامیده می‌شود. برخی بیماران علائم بیماری اضطرابی را انکار می‌کنند. در این موارد، یک وسیله می‌تواند به تشخیص بیماری کمک کند. از این رو، مشخص شده است که یک الگوی مورد انتظار وجود دارد که اضطراب را از طریق فعالیت الکتریکی مغز با استفاده از الکتروانسفالوگرافی کمی ‏ QEEG‏شناسایی می‌کند که می‌تواند به پزشکان و سایر متخصصان مراقبت‌های بهداشتی کمک کند تا موضوعات را تشخیص دهند و در نتیجه بهترین درمان را انتخاب کنند.

 

متخصص اعصاب و روان

نکته بسیار شگفت انگیز این است که QEEG بیشتر به عنوان یک ابزار تشخیصی بالقوه در بیماری‌های روانی کودکان نیز کاربرد دارد که این بیماریهای روانی کودکان عبارتند از :

اختلالات طیف اوتیسم، اختلال بی خوابی، اختلال سلوک و بیش فعالی-کم توجهی کودکان. دکتر ندا فرزانه بورد تخصص روانپزشکی بیان می کنند که البته هنوز مطالعات اندکی در مورد پاسخ به درمان با توجه به الکتروانسفالوگرافی عددی یا QEEG انجام شده‌است. هنوز مشخص نیست که آیا اختلالات در QEEG، مارکرهای غیر اختصاصی بیماری روانی کودکان هستند یا این که آن‌ها پتانسیل متمایز کردن انواع آسیب‌شناسی روانی را دارند.

در مورد ارزش کاربرد اسکن کمی مغز/ QEEG در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی شدید، تعدادی از موارد توسط دکتر ندا فرزانه بیان شده اند. به طور مثال اینکه یکی از بررسی های علمی نشان داده است که کاهش در فعالیت آلفا و تتا در افرادیکه مبتلا به اختلال افسردگی ماژور هستند، می توانند پاسخ به داروهای ضد افسردگی در افسردگی را پیش‌بینی می‌کند. همچنین براسایس بسیاری از مقالات جدید مجلات نوروساینس مشخص شده است که می‌تواند بین افسردگی دوقطبی و تک‌قطبی تمایز تشخیصی در حد تشخیص افتراقی قطعی قائل شود. ارزش پیش‌آگهی EEG سابقه طولانی دارد. ریتم EEG موج کند به عنوان یک پیش‌بینی‌کننده و برای اندازه‌گیری بهبود بالینی بعد از انجام شوک الکتریکی در افرادی که در بیمارستان اعصاب و روان بستری شده گزارش شده ‌است.

نکته پایانی در این زمینه این است که دکتر ندا فرزانه بیان می کنند که به طور خاص، مورد نیاز هست که بر اساس مطالعات بررسی شود که آیا نتایج در EEG کمی، توموگرافی الکترومغناطیسی با قدرت تفکیک پایین (‏LORETA) و تغییرات در فعالیت مغزی همزمان در بیماریهای ذکر شده بالا نیز می‌تواند در جنس مرد و زن متفاوت باشد یا خیر که این مسئله خودش موجب اضافه شدن پیچیدگی تفسیر الکتروانسفالوگرافی عددی یا QEEG می گردد. در سلسله مقالات بعدی سعی خواهم کرد تا در مورد ابزارهای تشخیصی و درمانی موجود نتایج جدیدترین مقالات را برای علاقمندان بیان کنم.