ارتباط مشکل مالی با افسردگی و اضطراب

مشکلات مالی و بی پولی با افزایش احساس افسردگی و اضطراب ارتباط زیادی دارد. مقاله زیر توسط دکتر ندا فرزانه روانپزشک و روان درمانگر برای خوانندگان محترم سایت ایشان در مورد ” آیا مشکلات مالی باعث افسردگی و اضطراب می شود؟”  نوشته شده است. هدف از نگارش این مقاله صرفا ارائه راهکارهایی برای بهبود سلامت روانی و پیشگیری از ابتلا به افسردگی و اضطراب در شرایط اضطراب زا می باشد چون از مهترین مسائل در ارتقاء سلامت روانی توجه به علل و انجام کارهایی برای پیشگیری از ابتلا به بیماریهای روانپزشکی میباشد که از سیاستهای مهم ارائه شده توسط وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی میباشد.

روانپزشک غرب تهران

آیا مشکلات مالی باعث افسردگی و اضطراب می شود؟

درک ارتباط بین مشکلات روانی و مشکلات اقتصادی کمی پیچیده است. گر چه منطقی به نظر می رسد افرادی که دچار فقر هستند یا کار خود را از دست داده اند، در معرض افسردگی یا اقدام به خودکشی قرار بگیرند اما افزایش میزان افسردگی و اقدام به خودکشی هم تاثیرات منفی بر سلامت روان دارد.

استرس و اضطراب نه تنها در بین افرادی که مستقیما تحت تاثیر اتفاقات نامطلوب بحران اقتصادی قرار گرفته اند، افزایش پیدا می کند بلکه در افرادی که نگران این شرایط هستند نیز بروز می کند. برخی نگران هستند و تصور می کنند خیلی زود این اتفاقات منفی برای آنها نیز رخ خواهد داد.

بیکاری می‌تواند بر روی سلامت روانی تاثیرات منفی بگذارد. چنین تاثیرات نامطلوب سلامت روانی می‌تواند در میان جوانان بیکار بیشتر متمرکز شود. معمولا، افراد جوانی که سابقه شغلی کافی و مهارت کاری جدید را ندارند، به احتمال زیادتر شغل خود را در مقایسه با افراد مسن در موارد بحران اجتماعی از دست می‌دهند. بر اساس آخرین آمار مراکز دولتی، نرخ بیکاری در میان جوانان هرساله بیشتر از میزان میانگین ملی بیکاری است. با توجه به اینکه این مسئله تهدید جدی برای سلامت روانی جامعه است، در نتیجه درک تاثیر سلامت روانی افراد پیر و جوان بیکار فی الفور مورد نیاز است. علاوه بر این، هنگامی که جوانان در معرض بیکاری قرار می‌گیرند، ممکن است به دلیل چالش‌های منحصر به فرد این مسئله، بیشتر نسبت به پیامدهای منفی سلامت روانی آسیب‌پذیر باشند. این چالش‌ها می توانند از طریق تاثیر منفی گذاشتن روی مکانیسم های دفاعی مقابله ای در شرایط استرس زا موثر باشد. ​

بنابراین، بیکاری و مشکلات مالی ناشی از آن با افزایش احتمال بیماری افسردگی در میان جوانان به طور کلی همراه باست. علاوه بر این، نکته جالب این است که افراد جوانی که شغل خودشان را از دست می دهند، در مقایسه با افراد میانسال احتمال دارد که مشکلات روانی بیشتری را در اثر بیکاری تجربه کنند. بسیاری از مطالعات قبلی نیز بیکاری جوانان را به عنوان یک نگرانی برای سلامت روانی در جامعه تایید کردند. بخصوص بیشتر مطالعات بر روی یک نوع خاص از مشکلات سلامت روانی ناشی از بیکاری بر روی جوانان متمرکز شده‌اند: “منظور بیماری افسردگی” است. به این ترتیب، تاثیرات احتمالی بیکاری بر دیگر مشکلات بسیار شایع و به همان اندازه مخرب سلامت روانی نیز شناخته شده است مانند اضطراب. همانطوریکه در مقالات دیگر نیز ذکر شد، ندا فرزانه روانپزشک خانم بیان می کند که بیماری های اضطرابی از شایعترین بیماری های روانی هستند. ​

دکتر فرزانه متخصص اعصاب و روان بیان می کند که اثرات بلند مدت احتمالی بیکاری جوانان بر روی ذهن که اغلب به عنوان “اثرات جای زخم” نامیده می‌شود، بسیار مهم هستند. در بسیاری از متون روانپزشکی ذکر شده است که مدت‌زمان بیکاری در دوران جوانی با افزایش احتمال علائم افسردگی، علایم اضطرابی و مشکلات خواب در افراد زیر ۴۰ سال همراه است. به طور مشابه، با استفاده از داده‌های حاصل از مطالعه ملی جوانان توسط سازمان بهداشت جهانی نشان داده شده که مدت‌زمان بیکاری در میان جوانان، پیش‌بینی‌کننده سطوح بالاتر علایم افسردگی در آینده در زندگی فرد است. ​

براساس این نتایج، اثرات بیکاری می تواند مانند جای زخم در روان فرد باقی بماند. البته نقش مشکلات رفتاری و سلامت روانی دوران کودکی و نوجوانی و نی عوامل ژنتیکی و مستعد کننده دیگر را نیز باید در نظر گرفت. از علل موثر بر این مسئله این است که فرد بی‌کار، استرس و نگرانی مربوط به از دست دادن درآمد و خرج زندگی را تجربه می‌کند که به نوبه خود منجر به افزایش خطر مشکلات روانی در فرد می‌شود. در مقابل، نظریه دیگری که درست است این است که وجود داشتن مشکلات سلامت روانی،احتمال از دست دادن شغل در فرد را افزایش می‌دهد. . مشکلات رفتاری دوران کودکی و نوجوانی و بیماری های روانی به وضوح موجب افزایش احتمال بیکاری و مشکلات اجتماعی دیگر می شود. به طور خاص، افرادیکه مبتلا به اختلالات شخصیت هستند و از کودکی مبتلا به بیماری روانی هستند بخصوص بیماری دوقطبی، بیش فعالی و کم توجهی، اسکیزوفرنی و افسردگی، این عامل می تواند پیش‌بینی‌کننده قوی برای اخراج شدن از محل کار و بیکاری باشد. بیکاری جوانان میتواند از طریق کاهش دادن پتانسیل اجتماعی موجب تاثیر منفی کلی بر روی افت سلامت روانی جامعه بشود.

​​​​​​​​ تاثیر بی پولی در افزایش اضطراب افراد جوان:

براساس مطالعات علمی جدید مشخص شده است که بین بیکاری در دوران جوانی با بیماری های افسردگی ماژور، اضطراب تعمیم‌یافته و اختلالات هراس اجتماعی بعد از بیکاری ارتباط دقیق وجود دارد. بنابراین ارتباط قوی بین طول مدت بیکاری در جوانی با افزایش احتمال بیماری روانی وجود دارد. البته نقش اینکه بیکاری در کدام جنس می تواند فرد را مستعد بیماری روانی کند یا نه نیز مقوله ای جداگانه است که نیاز به بررسی دارد. ​

​​​​​​​​بیکار شدن جوانان ممکن است اثرات شدیدی بر سلامت روانی دارد که می تواند به دلیل اثرات منفی متفاوت بیکاری و افزایش آسیب‌پذیر شدن فرد و افزایش عوامل استرس زای رشد منحصر به فرد در او باشد. اثرات بلند مدت بیکاری بزرگسالان جوان بر سلامت روان نیز مورد تاثیرگذاری است. البته بار مشکلات روانی ناشی از بیکاری جوانان به همراه کاهش توانایی انعطاف‌پذیری که بخاطر مشکلات روانی در اوایل زندگی است، می تواند مشکلات سلامت روانی بزرگسالی را تشدید کند.

یافته ‌های مطالعه حاضر به طور کلی حاکی از آن است که مدت‌زمان بیکاری در میان جوانان اثرات مخربی بر روی افزایش مشکلات روانی قابل‌توجه در آینده بر روی هر دو جنس زن و مرد دارد. جنبه مثبت کار سالم و دائمی داشتن نیز البته بر روی سلامت روانی بزرگسالان می تواند تاثیر کمکی و محافظت کننده می تواند داشته باشد.

​​​​​​بنابراین همان طور که ذکر شد، مشکلات روانی دوران کودکی در بسیاری از افراد می تواند زمینه ساز مشکلات بین فردی در محل کار و اخراج شدن مکرر در او باشد. مثلا اگر که فرد در دوران کودکی به نحوی بار آمده باشد که در محیط کار انتقادتی که به کم کاریها،مشکلات کاری و اشتباهاتش میشود را نپپذیرد و حالت طالبکاری، پرخاشگری و یا انتقام جویانه در پیش بگیرد، بالطبع این افراد با در پیش گرفتن روش های نابالغانه و کودک وار قهر کردن و یا کم کاری کردن، در محل کار موجب بی نظمی و مشکلات در بازدهی محل کار می شوند. البته براساس بررسی ها مشخص شده است که بسیاری از افرادییکه اختلالات شخصیتی مثل هیستریونیک یا نمایشی دارند، افرادی هستند که طرز پوشش و برخوردشان خارج از اصول حرفه ای محل کار است و ممکن است که در ظاهر نشان دهند که بسیار دلسوز و کاری هستند، توجه زیادی به محیط کار و بازدهی مالی محل کار دارند و فداکاری های زیادی را نیز در محل کار انجام میدهند. البته بعد از اینکه در مورد اینکه چرا بازده محل کاری پایین است و یا اینکه چرا دقت کافی در امور اعمال نمی شود، فرد پرخاشگری کلامی نشان می دهد. البته متاسفانه مواردی نیز گزارش شده اند که افراد مبتلا به اختلالات شخصیت نمایشی در محل کار به علت نشان دادن عکس العملهای نابالغانه بیشتر در معرض بیکاری قرار دارند. ​