همسر بیمار افسرده چگونه می تواند به وی کمک کند؟

همسر بیمار مبتلا به بیماری افسردگی شدید، نقش کلیدی در بهبود سریع و موثر او دارد. مقاله زیر توسط خانم دکتر فرزانه متخصص اعصاب و روان برای خوانندگان محترم سایت ایشان با عنوان های ” همسر بیمار افسرده چگونه می تواند به درمان او کمک کند؟” تهیه شده است.

نکته اول: در مورد بیماری افسردگی بیشتر یاد بگیرید:

افراد مبتلا به افسردگی ممکن است که در موارد خفیف هر روز حالشان بد نباشد وکارهای روزمره مثل خانه داری، بچه داری، سرکار رفتن و بقیه امور را انجام دهند اما حتی بعد از اینکه چند روز خوب را هم داشته اند، باز هم دوباره حالت افسردگی قابل‌توجهی را ممکن است به طور ناگهانی  تجربه کنند که این مسئله در مواردی که فرد درمان انجام نمیدهد، بسیار شایعتر است. این مسئله از مهمترین نکاتی است که اکثرا افراد خانواده فرد مبتلا به بیماری افسردگی شاید نمی توانند به راحتی درک کنند که باید توسط دکتر متخصص روانپزشکی به آنها در این زمینه آموزش داده شود. شایعترین علایم بیماری افسردگی اساسی عبارتنذ از:

​​​​​ احساس ناراحتی، گریه کردن،ناامیدی، تغییر اشتها،افزایش وزن و یا کاهش وزن،خواب زیاد یا کم خوابی،از دست دادن علاقه برای انجام کارهای روزمره، کاهش میل جنسی، احساس خستگی به طوری که حتی کار هایی کوچک نیز نیاز به زمان زیادی برای انجام داشته باشد مثل ناتوانی در انجام نظافت شخصی و رسیدگی به ظاهر، اضطراب، بی‌قراری، عصابیت های انفجاری، احساس بی‌ارزشی یا احساس گناه، مشکل در تمرکز، ضعیف شدن حافظه، مشکل در مورد تصمیم‌گیری، خسته شدن از زنده بودن و مداوم به مرگ فکر کردن و در موارد بیماری افسردگی  شدید داشتن افکار خودکشی.

 

نکته دوم: شما نمی‌توانید بیماری افسردگی همسرتان را خوتان به تنهایی درمان کنید اما می‌توانید در طول مسیر بهبودی به او کمک کنید:​

بی تفات بودن و کاری انجام ندادن آن هم وقتی که یک همسر با بیماری افسردگی مبارزه می‌کند، احساس درماندگی به همسر فرد می‌دهد و حتی ممکن است که همسر فرد مبتلا به بیماری افسردگی ماژور احساس سردرگمی، نا امید شدن و از پا در آمدن کند. ممکن است این حس را به او دست بدهد که هر تلاشی که برای کمک به همسرش می کند یا از طرف او رد می‌شود و یا بدتر از آن نادیده گرفته می‌شود. همچنین ممکن است در مواردی فرد خود را مقصر در مورد بیماری افسردگی همسر داشته باشد. یکی از اهداف این مقاله این است که به همسران این افراد گفته شود که تنها نیستند و بسیاری از همسران افرادی که بیماری افسردگی اساسی دارند نیز در تمام دنیا این احساسات منفی را تجربه می کنند. ​

بیماری افسردگی بخصوص در موارد شدید موجب می شود که فرد ایزوله شود که این مسئله می‌تواند بر روابط عاطفی با همسر تاثیر منفی بگذارد و باعث شود که هر دو طرف به نوعی احساس درماندگی و ترس از عواقب بیماری افسردگی کنند. ​

در بسیاری از موارد فرد مبتلا به بیماری افسردگی شدید، بسیار سریع عصبانی شده و دیگران را سرزنش می کند که او را درک نمی کنند. کناره‌گیری از اجتماع و عدم علاقه به بیرون رفتن با همسر در مهمانیها و جمع های دوستانه یا لذت نبردن از اینکه فرد با بیماری افسردگی در کنار همسرش وقت بگذراند نیز در میان افراد با بیماری افسردگی رایج است. اعضای خانواده و بخصوص همسر نیز بعد از مدتی توجه می‌شوند که به نظر می‌رسد که دیگر همسرش به او و محیط اطرافش مثل قبل اهمیت نمی دهد. ​

تمام این عوامل می‌توانند کمک کردن به همسری که افسرده شده است را دشوارتر کنند که در این میان  مشاوره با روانپزشک در مان بیماری افسردگی و روانشناس می تواند در بهبود حال روحی روانی زوج بسیار نقش تعیین کننده ای را داشته باشد و بخصوص حمایت عاطفی کردن شما به عنوان همسر از او برای درمانش بسیار مهم است.

بهترین روانپزشک

​​​​​​​​​​​نکته سوم: به همسرتان بیان کنید که نگران او هستید و احساس خود را به او بیان کنید:

​​​​چنانکه گفته شد همسر بیمار ممکن است اولین کسی باشد که به شروع بیماری پی می برد. حساس بودن به خلق و رفتار همسر به خصوص در کسانی که سابقه افسردگی هم داشته اند، بسیار مهم است. با تغییراتی که در بیمار به وجود می آی،د می تون فهمید که مجددا بیماری افسردگی او شروع شده است. سعی کنید که به او بیان کنید که چقدر برای شما مهم است که او زودتر خوب شود تا بتوانید مجددا زندگی خود را با یکدیگر ادامه دهید.

​​​​​​نکته چهارم: همسر افسرده خود در مورد گزینه‌های درمانی موجود از جمله روان‌درمانی، دارو درمانی و تغییرات مثبت در مورد سبک زندگی با او صحبت کنید:

مهمترین مسئله در این مورد، تشخیص صحیح و به موقع بیماری افسردگی اساسی است . متاسفانه براساس بررسی های آماری، در نیمی از موارد فرد با بیماری افسردگی ممکن است از افسردگی خود مطلع نباشد و حالات خود را به عنوان بیماری به حساب نیاورد ولی دیگران به ویژه همسر او به علت ارتباط نزدیک و روزمره بهتر می توانند تغییرات وی را درک کنند. علاقمندان می توانند به مقاله ای در سایت با عنوان ” فرق بین احساس افسردگی با بیماری افسردگی چیست؟” مراجعه کنند.

شاید خود بیمار بر اثر بی حوصلگی یا نا امیدی درمان را به طور مرتب پیگیری نکند، داروهایش را سروقت نخورد و در زمان تعیین شده به روانپزشک و روان درمانگر بیماری افسردگی مراجعه نکند. همسر این بیمار لازم است که بر نحوه ی مصرف دارو نظارت داشته باشد و زمان مراجعه مجدد به روانپزشک و یا روانشناس را به وی یادآوری کند. در مواردی نیز که امکان مراجعه حضوری بخاطر بی حوصلگی یا بدحالی او به روانپزشک وجود ندارد، می توانید با بهترین پزشکان آنلاین روانشناسی و روانپزشکی ویزیت مجازی داشته باشید تا شما را راهنمایی کنند.

​نکته پنجم: توجه ویژه به احتمال اقدام به خودکشی یا افکار خودکشی داشته باشید:

بیمار مبتلا به اختلال افسردگی ممکن است افکار خودکشی داشته باشد.در این موارد تشویق و گاه ملزم کردن بیمار برای مراجعه به روانپزشک حیاتی  است تا هرچه زودتر درمان آغاز شود. همسر باید از این نظر از او مراقبت کند تا وسایلی را جهت این اقدام در دسترس نداشته باشد و نیز حتی الامکان او را تنها نگذارد.متاسفانه در این موارد  یکی از راه های اقدام به خودکشی مصرف تعداد زیادی از قرص هایی است که پزشک تجویز کرده وهمسر این بیماران باید دارو هارا دور از دسترس وی قرار دهد. بیمار نباید پیش از آن که پزشک صلاح بداند داروهایش را قطع کند.

نکته ششم: در محیط خانه از او حمایت کنید:  

در صورتیکه زن به بیماری افسردگی ماژور مبتلا شده است، این نکته می تواند برای شوهر مفید باشد.مهم است به یاد داشته باشید که افسردگی همسرتان، تقصیر او نیست. حمایت شما از همسرتان کمک خواهد کرد که بتواند این دوران سخت را طی کند. بخصوص خانمی که مبتلا به بیماری افسردگی است، نمی تواند کارهای روزمره خانه داری مثل غذا پختن و یا بچه داری را انجام بدهد. بهتر است که زمان آزاد خود را در خانه بیشتر صرف کنید تا به او در انجام کارهای روزمره بیشتر کمک کنید تا احساس خستگی نکند.

آیا گردش و تفریح یا نصیحت کردن می تواند موجب بهبود بیماری افسردگی شود؟

البته اقداماتی مثل تنها نگذاشتن بیمار، دلداری و تشویق او به فعالیت، فراهم کردن امکانات تفریحی و سرگرمی و غیره می تواند به عنوان اقدامات کمک درمانی در جهت بهبود یاری رساند ولی اگر افراد مبتلا به بیماری افسردگی درمان نشوند، اصولا حوصله گوش کردن به حرف دیگران یا بیرون رفتن از منزل یا لذت بردن از تفریحات را هم ندارند و در بهترین موقعیت ها و امکانات هم افسردگی شان برطرف نمی شود. به همین دلیل توصیه می شود که بیمار افسرده تحت نظر روانپزشک و تیم سلامت روان درمان شود و خانواده هم توصیه های رفتاری روانپزشک را در رابطه با بیماربه طور دقیق به کار ببندد. نصیحت کردن بیمار هم ممکن است تا مدت کوتاهی اثر تلقینی داشته باشد  ولی متاسفانه مجددا افکار منفی و نومیدی باز خواهند گشت. البته پس از شروع درمان، خانواده باید سعی کند تفکر مثبت را در بیمار تقویت نماید. به طورکلی همه این اقدام ها در صورتی موثر واقع می شوند که بیمار تحت درمان روانپزشک قرار داشته باشد وگرنه به تنهایی مفید واقع نخواهند شد و مجددا به احتمال بالایی علایم فرد عود می کند.