مبحث پرخاشگری در زندگی زناشویی مورد بسیار مهمی است که نیاز به بررسی از دیدگاه روانپزشکی دارد. دکتر فرزانه روانپزشک بورد تخصصی بیان می کند که مفهوم پرخاشگری و خشونت مفاهیمی هستند که در زندگی افراد مجرد و افراد متأهل می توانند تأثیرات منفی متفاوتی داشته باشند. بدین معنی که فردی که پرخاشگر است و مرتکب خشونت برای دیگران می شود اگر که متأهل نیز باشد می تواند تأثیرات منفی که بر روی روح و روان اطرافیان بخصوص همسر و فرزندانش می گذارد بسیار فراتر از حالتی باشد که فردی مجرد است و مرتکب عمل پرخاشگری به دیگران می شود.
تعاریف متعددی در زمینه خشونت در رابطه با همسر وجود دارد. چیزی که از قدیم در ذهن اکثر افراد وجود دارد این است که اگر همسر خود را بزنیم فقط مرتکب خشونت شده ایم. این مثل تعریفی است که فرد می گوید تنها وقتی با فرد دیگری به جز همسرش رابطه جنسی برقرار بکند مرتکب عمل خیانت شده است که این تعاریف اصلاً کافی نیست. بنابراین همانطوری که خیانت کردن در رابطه زناشویی به همسر می تواند تعاریف و مفاهیم مختلفی داشته باشد و فقط به رابطه جنسی داشتن با فردی غیر از همسر محدود نشود، مفهوم پرخاشگری کردن با همسر نیز محدود به این نیست که همسر خود را متأسفانه کتک بزنیم یا آثار کبودی و یا خشونت فیزیکی بر روی جسم همسر ما وجود داشته باشد.
موردی دیگری که در زمینه خشونت در زمینه همسر مطرح است این است که بر اساس بررسی ها مشخص شده است که هم زنان و هم مردان می توانند مورد خشونت و پرخاشگری همسر قرار بگیرند اما متأسفانه ۹۰ درصد موارد فردی که قربانی خشونت می شود زن است. البته در موارد کمی نیز مرد مورد خشونت زنش قرار می گیرد.
انواع خشونت بر علیه همسر چیست؟
خشونت می تواند بصورت فیزیکی و جسمی باشد به نحوی که همسر فرد مقابل را کتک بزند. وقتی که صحبت از خشونت فیزیکی می شود این نیست که حتماً باید فرد به اصطلاح به صورت مفصل فرد را کتک بزند بلکه حتی یک کشیده زدن یا توی سر زدن همسر با اصل پرخاشگری کردن می تواند بعنوان خشونت و پرخاشگری فیزیکی تلقی شود.
خشونت اقتصادی (Financial abuse):
نوع دیگری از خشونت، خشونت اقتصادی است به نحوی که همسر مخصوصاً در زمینه زنان (قربانی زنان هستند.) در زمینه خرجی دادن به اصطلاح و یا نفقه دادن طرف مقابل را در سختی می گذارد و او را به اصطلاح از لحاظ مالی تحت فشار می گذارد تا بتواند به اهداف خود از لحاظ متقاعد کردن و تابع کردن همسر خود برسد. خشونت مالی به همسر (Financial abuse) از شایعترین انواع آزار به همسر است. البته قابل ذکر است که هدف دکتر فرزانه زوج درمانگر خانم از بیان این مطالب این است که در زمینه انواع خشونت های خانگی و خشونت به همسر اطلاع رسانی شود و این به این معنی نیست که اگر فردی یک یا دو بار این مسئله در زندگی برایش ایجاد شود این مسئله را ذکر کند که بله فلان دکتر یا فلان روانپزشک یا فلان جامعه شناس گفت که من مورد خشونت واقع می شوم. بلکه تعریف ما از خشونت این است که فردی که این اعمال خشونت آمیز را انجام می دهد، مبتلا به بیماری های روانی است و از این مسائل برای رسیدن به اهداف نظرها و تابع نمودن همسر خود و به نوعی ایجاد رعئب و وحشت و کنترل گری در رابطه سوء استفاده می کند.
خشونت جنسی (sexual violence):
نوع دیگر خشونت خانگی، خشونت جنسی است به نحوی که در رابطه جنسی خشونت اتفاق می افتد و حتی این خشونت می تواند بصورت خشونت فیزیکی، کتک زدن در طول رابطه باشد یا به کار بردن الفاظ رکیک و بد در طول رابطه جنسی باشد که نیاز به دخالت روانپزشک در این موارد وجود دارد. در افرادی که مبتلا به اختلالات روانی انحراف جنسی از نوع سادیسم هستند، احتمال اینکه در رابطه جنسی با همسر خود خشونت جنسی انجام بدهند نیز بالا است. این مسئله اگر از طرف زوج و یا زوجه پیگیری نشود، می تواند باعث تأثیرات روحی و روانی و جسمی شدید بر روی طرف مقابل باشد.
خشونت عاطفی (Emotional Abuse):
نوع دیگر خشونت علیه همسر نوع خشونت عاطفی است به اصطلاح خشونت سفید. سفید به این معنی که وقتی که فردی که مورد خشونت واقع شده و یا به روانشناس و روانپزشک یا مشاور ازدواج مراجعه می کند و بیان می کند که همسرم من را مورد آزار روانی قرار می دهد مثل آزار جسمی هیچ آثار کبودی، ضرب و شتم و یا مورد فیزیکی نیست که بتوان آن را بعنوان مدرک ارائه داد و به اصطلاح گفت نوعی خشونت است که آثار فیزیکی قابل دیدنی ندارد. البته متأسفانه مشخص شده است که شایع ترین نوع خشونت بر علیه همسر و پارتنر، خشونت روانی است.
خشونت روانی می تواند طیف وسیعی از رفتارها را شامل شود به نوعی که وقتی که فردی همسرش را با الفاظ زشت، توهین کننده، تحقیر آمیز، آسیب زننده خطاب می کند یا اینکه افکار و عقاید طرف مقابل را نادیده می گیرد، به راحتی به تعهداتی که در زمان ازدواج داده پشت پا می زند و از انجام ندادن کارها احساس عذاب وجدان و یا احساس گناه ندارد. همچنین همسری که کارهای اشتباه و آسیب زننده به روح و روان و جسم همسرش انجام می دهد اما از او معذرت خواهی نمی کند و در عوض بیان می کند که:
“تو جنبه نداری که از دست من ناراحت می شوی. همین طور فردی که کاملا تعهدات خود به همسرش و نیازهای همسرش را نادیده می گیرد و همیشه در همه حال نیازهای روحی و روانی، جنسی و عاطفی خود را در اولویت قرار می دهد که این مسئله در افراد اختلالات شخصیتی خود شیفته بسیار شایع است. نمونه دیگر خشونت عاطفی افرادی هستند که به حریم شخصی همسر خود احترام نمی گذارد و در مقابل دیگران او را تحقیر، توهین و مسخره می کند.
تمام موارد ذکر شده در بالا به عنوان مثال هایی از انواع خشونت عاطفی بر علیه همسر هستند اگر هر کدام از این اعمال از طرف مرد یا زن انجام شود می تواند به عنوان خشونت طلقی بشود. بنابراین الزاماً این نیست که فقط مردان این انواع خشونت را انجام می دهند اما متأسفانه انجام دهندگان خشونت در مردان بیشتر هستند و قربانیان خشونت بیشتر زنان هستند.
دکتر فرزانه زوج درمانگر و روانپزشک ذکر می کند که یکی از مخفی ترین و بدترین انواع خشونت نسبت به همسر این است که یک سری رفتارهای مخدوش به طور همزمان نسبت به همسر خود داشته باشیم. منظور از مخدوش این است که ترکیبی از رفتارهای منتاقض در قبال همسر داشته باشیم به طور مثال همسر خود را مورد تحقیر توهین، بی احترامی و یا آزار فیزیکی قرار بدهیم ولی بعد برای او هدیه بخریم، طلا بدهیم ولی از او معذرت خواهی نکنیم و بجای معذرت خواهی، گفته شود که” تو چرا آخر کاری می کنی که من تو را بزنم و بعد مجبور شوم خرج کنم تا از دل تو در بیاورم؟”
این مثال نوعی از خشونت عاطفی مخفی و آسیب رسان به همسر است. البته توجه کنید اگر همسر واقعاً اشتباهی انجام داده و در صدد دلجویی بر می آید،از همسر خود دلجویی می کند،معذرت خواهی می کند و متوجه اشتباه خود می شود، مد نظر ما نیست ولی اگر فردی بدون معذرت و عذر خواهی این کارها را به طور مکرر انجام می دهد و هیچ وقت کلمه های “متأسفم، عذر می خواهم یا ببخشید” را در زمان هایی که مقصر است، به کار نمی برد، باید هوشیار باشیم که این رفتار نوعی از علامت خشونت خانگی مخفی به همسر باشد.