ترانسکچوال، ترنس سکچوال،ترنس سکچوال، تراجنسیتی یا ترنسجندر به اختصار ترنس به افرادی گفته می شود که دارای هویت جنسیتی متناقض هستند برای مثال ممکن است فرد آناتومی جنسی مردانه داشته باشد. مقاله زیر با عنوان “در مورد اختلال ترانس سکچوال بیشتر بدانیم” توسط دکتر ندا فرزانه بورد تخصصی روانپزشکی برای خوانندگان محترم سایت ایشان تهیه شده است.
اگر این افراد از جنسیت خود راضی نباشد یا برعکس که این مسئله در ذهن، رفتار، نگرش و عملکرد جنسی فرد مشخص میشود .درواقع تصمیم فرد برای زندگی در نقش جنس مخالف که این حالت همیشه همراه با احساس تضاد در اندام جنسی زمان تولد است و فردی است که تقاضا برای جراحی و درمان های هورمونی برای تطبیق جسم خود و ملحق شدن به جنس مخالف دارد و از هویت جنسی خود ناراضی است و شواهدی از ناراحتی فرد از جنسیت فیزیکی خود در زندگی اجتماعی وجود دارد و شخص هویت دو جنسی نداشته و شواهد و مدارک پزشکی نیز گویای این موارد میباشد.
در مورد همه گیرشناسی اختلال ملال جنسی، میتوان گفت که در کودکان مبتلا به اختلال هویت جنسی اکثراً در سالهای اولیه مدرسه برای ارزیابی بالینی از نظر اینکه رفتارهای متفاوتی با همجنسان خود دارند ارجاع میشود اما والدینشان اکثراً ذکر میکنند که رفتارهای جنس مقابل در فرزندشان قبل از سه سالگی نیز مشخص بوده است.
در میان کودکان مبتلا به اختلال هویت جنسی پسران بیش تر از دختران مبتلا بوده اند. در بزرگسالانی که اختلال هویت جنسی دارند مشخص شده است که اکثر آنها نیز از سالهای اولیه زندگی خود به نحوی دوست داشته اند که جنسیت خود را تغییر داده و یا جنسیت طرف مقابل را داشته باشد که این مسئله از دوران نوجوانی بسیار واضحتر بوده است.
نقش عوامل روانکاوی در شکل گیری
عوامل روانی و اجتماعی نیز در شکل گیری اختلال ملال جنسی دخیل هستند. به طوری که در کودکان معمولا هماهنگ شدن با تربیت جنسی کودک، میتواند زمینه ساز هویت جنسی فرد باشد. میتوان گفت که هویت جنسی کودک تحت تأثیر تعامل و تعادل مزاج کودک با نگرشها و ویژگیهای فرزندپروری والدین است. به طوری که از نظر فرهنگی نقشهای جنسیتی در دختر و پسر متفاوت است، مثلا اینکه از دخترها انتظار میرود که عروسک بازی یا خاله بازی بکند اما از پسران انتظار میرود که بازیهای جنگی بکنند و یا لباسهای پسرانه بپوشند.
در دوران کودکی نیز کودکان مبتلا به این اختلال تمایل دارند که بازیهای جنس مقابل را انجام بدهند و از پوشیدن لباسهایی که متناسب با جنس خودشان است ابراز ناراحتی میکند، مثلا اینکه دختری که مبتلا به اختلال هویت جنسی است که البته توسط روانپزشکان متعدد باید تشخیص داده بشود ممکن است در کودکی پدر یا مادر ذکر کنند که از همان کودکی دوست داشت که موهایش کوتاه باشد، لباسهای پسرانه بپوشد و بازیهای پسرانه انجام دهد.
البته هر کسی که گرایش به تغییر جنسیت خود داشته باشد، لزوماً اختلال هویت جنسی ندارد. اختلات هویت جنسی، شیوع بسیار کمی دارد و تقریباً از هر پنجاه هزار و یا صدهزار نفر، یک نفر دچار این اختلال است که تشخیص بیماران واقعی در میان آنها برعهده روانپزشک و یا سکس تراپیست است . مورد بسیار مهمی که باید ذکر کرد این است که ترانس سکسوالیست ها با همجنسگرایان و دوجنسی ها فرق دارند و نباید این موارد را با هم اشتباه کرد.
اکثر بزرگسالان با اختلال هویت جنسی در شرح حال خود بیان میکنند که از کودکی احساس میکردند که با سایر کودکان هم جنس خود متفاوت اند به صورت همانندسازی با جنس مقابل که در نوجوانی و بزرگسالی این مورد بارزتر شده است. خصوصیاتی که در این کودکان برجسته تر میباشد به صورت این موارد میتواند باشد: فرد تمایل خود را به صورت مکرر در مورد متعلق بودن به جنس مقابل ابراز میکند. در پسرها ترجیح لباس دخترانه یا تقلید ظاهر دخترانه و در دخترها اصرار به پوشیدن لباس مردانه هست.
ترجیح دادن بارز و مشخص برای نقش جنسی مقابل در بازیهای تخیلی در مورد متعلق بودن به جنس مقابل هست. همبازیهای جنس مخالف را ترجیح میدهند و میل شدید به شرکت در بازیهای جنس مخالف وجود دارد. در نوجوانی و بزرگسالی به صورت جازدن مکرر خود به عنوان جنس مقابل به صورت جازدن مکرر خود به عنوان جنس مقابل که تمایل دارد مثل جنس مقابل زندگی کند و انتظار دارد که دیگران با او مثل جنس مخالف رفتار کنند و به همراه ناراحتی مداوم در مورد جنسیت و نقش جنسی خود می باشد. خصوصیات دیگر در نوجوانان و بزرگسالان به صورت اشتغال ذهنی با خلاصی از خصوصیات جنسی فعلی خود بوده که فرد اعتقاد دارد که با جنسیت مخالف زاده شده است. تمام موارد ذکر شده موجب می شود که ناراحتی چشمگیر بالینی موجب تخریب در عملکرد اجتماعی ، شغلی و …شود.درمورد تمایل جنسی این افراد باید توجه شود که تمایلات جنسی متفاوت دارند به صورت تمایل جنسی نسبت به مردیا به زن یا به دو جنس یا به هیچ جنسی می باشد .
تاریخچه
اصطلاح ترانس سکوال اولین بار توسط دیوید الویر در سال ۱۹۴۹ مطرح شد و این اصطلاح اولین بار در سال ۱۹۸۰ در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی وارد شد. بر طبق استاندارد ” انجمن جهانی حمایت از سلامتی ترنسجندرها این اصطلاح به عنوان یک بیماری و یا یک توهین نیست و باعث از بین رفتن حقوق شهروندی و مدنی فرد نمیشود در هر حال تمام افرادی که دچار اختلال هویت جنسی هستند، لزوماً مایل به انجام دادن مراحل تغییر جنسیت نیستند به خصوص جراحی اندام های جنسی.
عمل تغییر جنسیت در ایران مجاز است به طوری که طبق فتوای رهبر فقید جمهوری اسلامی ایران در میانهٔ دهه ۱۳۶۰ عمل جراحی تغییر جنسیت برای یک خانم که مورد بررسی ایشان قرار گرفت، انجام شد که تأثیر پایداری بر جا گذاشت و اکنون در ایران نیز این عمل انجم میشود. در ایران انجمن حمایت از بیماران مبتلا به اختلالات هویت جنسی ایران فعالیت میکند که افرادی که تشخیص ترنس در آنها قطعی شده است ، جهت کسب اجازه قانونی برای عمل تغییر جنسیت میبایست گواهی پزشکی در تأئید مورد هویت جنسی خود را به این کمیته ارائه دهند. از تعارضایی که به این افراد از لحاظ روانکاوی به رون این افراد اجبار می گردد میتواند به صورت ملال جنسیتی ظهور کند که میتواند به خاطر مسائل اجتماعی سرکوب شود و مخفی گردد.
ندا فرزانه روانپزشک و سکس تراپیست خانم ذکر می کند که در سایت دو مقاله در مورد نکات بسیار مهم تشخیصی و درمان بیماری های روانی ترنس سکچوال با عناوین “رویکردهای درمان ملال جنسی در ایران چیست “؟ و “در مورد اختلال ترانس سکچوال بیشتر بدانیم” وجود دارد که علاقمندان به این مطلب می توانند برای مطالعه مراجعه کنند.
نکات مهم تشخیصی در مورد ترنس سکچوال
در ابتدا ایشان امید دارند که ملال جنسیتی شان برطرف شود یا چنین اتفاقی بیفتد . بیشتر خانواده ها، این بچه ها را مورد شماتت قرار می دهند، طردشان می کنند، با آنها مقابله کرده و تعداد کمی از افراد خانواده ایشان را درک میکنند و برای درمان اختلال های روانپزشکی همراه ایشان را به نزد روانپزشک یا روانشناس همراهی می کنند. بهترین راه حل تشخیص به موقع و کسب مشاوره از روانپزشکان است، بنابراین خانوادهها باید در بحرانهای بلوغ سریعاً برای تشخیص این عارضه اقدام کنند. طبق آمارها با هورموندرمانی میتوان ۵۰ درصد رضایت ترنسسکچوالها را به دست آورد که این کار در ممالک آسیایی و اروپایی صورت میپذیرد. ولی بیشتر این افراد تمایل به تغییر جنسیت دارند که البته بعد از اینگونه عملهای جراحی نیز نتایج رضایتها متفاوت است. زیرا افرادی که مورد حمایت اجتماعی قرار گیرند و دچار عوارض بعد از عمل نشوند و بتوانند ازدواج کنند، از عمل جراحی تغییر جنسیت خود رضایت خواهند داشت. البته این را نیز باید عنوان کنم که این افراد بعد از عمل جراحی و ازدواج نمیتوانند فرزنددار شوند و اکثر آنان فرزندخوانده میپذیرند که از نظر شرعی نیز قوانین خاصی برای تغییر جنسیت در کشورمان وجود دارد. توصیه من به خانواده این افراد این است که رویکرد انسانی داشته وبا کمال همدلی و صمیت با ایشان در روند زندگیشان همکاری نمایند تا اختلالات روانپزشکی ثانویه به صورت اختلالات اقسردگی، اضطرابی و غیره در زندگی ایشان کاهش یابد و حداقل به عنوان سپر دفاعی در مقابل سرکوبهای اجتماعی عمل نماید.