برخلاف باور عمومی، کودکان پرخاشگری و دعوای والدین را متوجه می شوند. مقاله زیر توسط دکتر ندا فرزانه روانپزشک خانم دارای بورد تخصصی اعصاب و روان مقاله ای را در مورد “آیا کودکان توانایی درک دعواهای والدینشان را دارند؟” توسط ایشان برای خوانندگان محترم سایتشان تهیه شده است.
طبق جدیدترین مقالات روانپزشکی در زمینه کودک و نوجوان مشخص شده است که که نحوه رفتار درست و مدیریت شده با کودک و نوجوان می تواند باعث افزایش سلامت روانی کودک و نوجوان بشود. با توجه به مقاله های معتبر علمی مشخص شده است که بیان کلمات و جملات والدین به صورت خشن و توام با پرخاشگری کلامی می تواند موجب مشکلات جدی روحی و روانی در کودک و نوجوان بشود. همین طور حالت چهره توام با خشم و یا تنفر در والدین، تاثیرات منفی جدی را بر روی روان کودک و نوجوان می گذارد.
نکته قابل توجه و کلیدی این است که كودكان خردسال نیز بر اساس خصوصیات چهره و صورت همانند بزرگسالان شرایط پیرامون را درک کنند. کودکان نیز از حدود سن ۵ سالگی، قدرت قضاوت کردن و تصمیم گرفتن سریع در نگاه اول را از روی اجزای صورت والدین و اطرافیان بخصوص از روی خطوط لب یا فاصله بین چشم دارند. طبق تحقیقات منتشر شده توسط انجمن روانپزشکی آمریکا، برداشتی که کودکان از خصوصیات چهره افراد دارند میتواند بر روی اینکه چگونه کودکان با دیگران در آینده رفتار کنند،تاثیر مستقیم بگذارد.
یکی از مهمترین نمودهای این توانایی کودکان را میتوان بخصوص در مشاجرات پدر و مادر در محیط خانواده دانست. چه بسیار والدینی هستند که وقتی به مطب های روانپزشکی و یا کلینیک های خانواده/ زوج درمانی مراجعه میکنند، وقتی که از آنها در مورد تغییر رفتار فرزندشان در اثر جر و بحث و یا اختلافات خانوادگی سوال میشود، بیان میکنند که:
” اون که خیلی بچه است و اصلا متوجه نمیشه که ما با هم بحث میکنیم”
یا
“اون که وقتی ما باهمدیگه دعوا و بحث میکنیم اصلا پیش ما نیست و تو اتاقش هست”
باید به این والدین بیان کرد که متاسفانه با اینکه فرزند شما حضور فیزیکی در محل مشاجره شما با همسرتان ندارد اما بخاط قدرت تحلیلی مغز و توانایی درک خصوصیات چهره شما و نیز “تغییر زبان بدن” در اثر بروز احساسات منفی مثل خشم، ترس، اضطراب و غیره باید آگاه باشید که خودتان را با این مسئله گول نزنید و در زمانیکه بحث، مشاجره و یا اختلاف نظر جدی با همسرتان دارید، باید مراقب این مسئله باشید.
برای اینکه ببینیم که دقیقا حوادثِ استرس زایِ اوایل زندگی و مشکلات ناشی از آن چه تأثیری روی انعطاف پذیری کودکان در مقابله با مشکلات و شرایط استرس زا در مدرسه و یا جامعه میشود، تعداد بالایی از نتایج تحقیق هایی که در مورد تاثیر مشکلات و عوامل استرس زا در کودکان که در سن هفت تا یازده ساله بودند، بررسی ها آنالیز شد. براساس نتایج این بررسی ها مشخص شده است که ارتباطی بین عوامل استرس زا در دوران کودکی با افزایش احتمال بیماری افسردگی و اضطراب کودک و نوجوانان وجود دارد.
یکی از مهمترین عوامل استرس زا برای کودکان به صورت پدر و مادری است که همیشه با هم در حضور کودک بحث و دعوا میکنند. این مسئله می تواند از طریق ایجاد کردن فضای سمی روانی برای کودک و نوجوان مشکلات جدی را ایجاد کند. خانم دکتر فرزانه مشاور ازدواج در تهران بیان می کند که بر اساس مقالات متعددی که در این زمینه انجام شده است مشخص شده است که استرس های قبلی که ناشی از مشکلات ناشی از دوران کودکی توسط پدر و مادر پرخاشگر بر روی کودک اعمال شده است نشان داده که این مسئله می تواند بر روی انعطاف پذیری، پاسخ های فیزیولوژیکِ بدن و پیش بینی عوامل استرس زای حاد و درک کودک از عوامل استرس زای محیطی تأثیرات منفی بسزایی داشته باشد.
البته نتایجی که در مطالعات در مورد تأثیرات دعوا و پرخاشگری پدر و مادر برای کودکان وجود دارد، نتایجِ متضادی نشان داده است. طبق بعضی از بررسی ها مشخص شده است که در بعضی از این کودکان که عوامل استرس زای محیطی ناشی از کودکان پرخاشگر را داشته اند، تأثیر مثبت بر روی پاسخ به استرس و افزایش انعطاف پذیری روانی ِفرد دارد. در حالیکه بررسی های دیگری نشانگر این بوده اند که وقایع استرس زای منفیِ مربوط به پدر و مادر میتواند تأثیرات منفی بسیار زیادی را بر روی روح و روان کودک در آینده داشته باشد. افرادی که میزان استرسهای زیادی را در کودکی بخصوص در بستر خانواده بخاطر محیط متشنجِ روانی خانواده تجربه کرده اند، ریسکِ خطر بالاتری را برای مشکلات رفتاری در آینده دارند.
البته از لحاظ دیدگاه های نوروبیولوژی اینکه دقیقا چه اتفاقی برای این بچه ها از لحاظ روحی و روانی رخ می دهد، مشخص نیست ولی بعضی از تئوری هایی که مطرح میشود، نشانگر این مسئله است که تأثیرات منفی مثل نقص بر روی مهارتهای تصمیم گیری این کودکان رخ می دهد. سایر تغییرات می تواند به صورت ایجاد تغییرات در فعالیت مغزی در مواردی که فرد در معرض استرس قرار میگیرد، تغییرات در پاسخهای نورون های مغزی در واکنش به روند های پاداش و تنبیه باشد که تمام این موارد می تواند بخاطر تاثیرات محیطی و روانی از دوران کودکی در فرد آغاز شود و تا دوران بزرگسالی هم ادامه یابد. متأسفانه مشکلاتی که در بالا ذکر شد در صورتی که مدیریت نشود، با یک سری از موارد دیگر هم می تواند پیچیده تر شود. تعداد دیگری از مواردی که در صورت رویت شدن در والدین می توانند تاثیر منفی بر روی سلامت کودک و نوجوان بگذارد عبارتند از:
۱- سوء استفاده از مواد مخدر و اعتیاد به الکل در والدین
۲- مشکلات مالی شدید در خانواده
۳- بیماری های روحی و روانی درمان نشده مثل بیماری افسردگی در پدر ومادر
۴- والدینی که با هم از لحاظ عاطفی مشکلات جدی دارد
۵- پرخاشگری های کلامی و فیزیکی در والدین
۶- والدینی که خودشان نیز در محیط پراز تنش در دوران کودکی و نوجوانی رشد کرده اند.
در بررسی های دیگری که انجام شده مشخص شده است که پدر و یا مادری که نوع الگوی فرزند پروریشان در دوران کودکی جوری بوده که رفتارهای خشنی با آنها شده بوده، این مسئله می تواند موجب افزایش میزان زیادی از مشکلات روانی و رفتار بخصوص رفتارهای غیر انظباقی مثل لجبازی در کودک و نوجوان آنها بشود.
دکتر ندا فرزانه دکتر روانپزشک بیان می کند که سوال مهم دیگری که در ویزیت آنلاین روانپزشکی و یا در فضای مجازی یا ویزیت حضوری توسط یکی از والدین مطرح می شود،این است که “آیااگر یکی از والدین رفتار فرزند پروریِ خشنی با کودک و نوجوان داشته باشد ، خشونت رفتاری اش که به صورت دعوا کردن مکرر با کودک، بهانه گیری، رفتارهای پرخاشگرانه و یا تنبه کننده است، میتواند تاثیر منفی بر روی الگوی فرزند پروری والد دیگر نیز داشته باشد؟ “و یا اینکه در مجموع “والدی که الگوی فرزند پروریِ خشنی دارد و رفتارهای تندی با فرزندش داشته است، میتواند در آینده باعث افزایش احتمال خشونت، بیماری های افسردگی و اضطرابی در کودک بشود یا خیر؟”
در جواب این سوال باید گفت که براساس نتایج اکثر مطالعات، حتی اگر یکی از والدین پدر و یا مادری باشد که خشونت رفتاری دارد، می تواند تأثیرات منفی بر روی روشهای کنترل کردن فرزند بگذارد چون این مسئله میتواند باعث افزایش ریسکِ خشونت در کودک در تعاملات آینده اش با هم کلاسی ها و افراد بزرگسال شود. متأسفانه اگر پدر و مادری در خانه به کرات دعوا و سرزنش کلامی نسبت به یکدیگر داشته باشند، تاثیرات منفی بعضا غیر قابل جبرانی بر روی روان کودک و نوجوان در آینده می گذارد که تعدادی از این موارد عبارتند از:
القای عذاب وجدان ، احساس خشم و یا تنفر نسبت به والدین ، نارضایتی از خود ، تنفر از افراد جامعه و غیره.
توصیه های درمانی پایانی این مقاله:
توصیه ای که خانم دکتر ندا فرزانه متخصص روانپزشکی برای والدین دارند، این هست که اگر بخاطر مسائل و مشکلات زندگی دچار عدم تفاهم با هم هستید، حتما به روانپزشک و یا زوج درمانگر برای درمان مراجعه کنید. علت این است که اگر برای رفع این شکل فکری اساسی نکنید و زوج درمانی برای مدیریت مشکلات با همسرمان را جدی نگیریم، نه تنها تأثیرات منفی بسزایی بر روی روابط خودمان با همسرمان در انتظار ما است بلکه میتواند زمینه ساز بیمار شدن فرزندان و مشکلات رفتاری در آینده آنها بشود. نکته کلیدی این است که محیط خانواده بدون دعوا و بگو مگو با همسر میتواند روی سلامت جسمی و روانی تمام افراد خانواده بخصوص کودکان و نوجوانان تاثیر مثبتی بگذارد.البته رضایت زناشویی زوجین از یکدیگر نیز به صورت غیر مستقیم میتواند بر روی سلامت روانی کودکان تا حد زیادی موثر باشد.
بر اساس مطالعات انجام شده بر روی کودکان مبتلا به بیماری های افسردگی و اضطرابی که در محیط پر از تنش بزرگ شده اند، مشخص شده است که رفتارهای والدین به صورت دعوا، برخوردهای فیزیکی و فحاشی یا توهین کردن به یکدیگر به میزان بالایی با بروز بیماری های اضطرابی و افسردگی در کودکان البته با در نظر گرفتن نقش سایر عوامل ژنتیکی و سایکولوژیک مرتبط است. توصیه نهایی بنده این است که برای گرفتن راهنماییهای دقیق تر در این موارد به زوج درمانگر، خانواده درمانگر و یا روانپزشک برای رفع این موارد اقدام کنید.