علل ژنتیکی، نقش حیاتی در اقدام به خودکشی دارد. مقاله زیر با عنوان “آیا ژن خودکشی وجود دارد؟” برای خوانندگان محترم سایت تهیه شده است.
دکتر ندا فرزانه روانپزشک که در تهران فعالیت می کند، بیان می کند که در سالهایی که به عنوان روانپزشک خانم با خانواده فردی که متاسفانه بخاطر خودکشی فوت کرده بود، برخورد داشته ام این سوال به کرات از من پرسیده شد که آیا “خودکشی ژنی هم دارد؟” مثلا چون یکی از اقوامشان نیز در سالهای دور یا نزدیک اقدام به خودکشی کرده بوده است.در مورد اینکه چقدر عوامل ژنتیکی در اقدام به خودکشی در افرادی که مبتلا به اختلالات اعصاب و روان هستند می تواند مؤثر باشد یا خیر، تحقیقات بسیار زیادی انجام شده است. طبق مقالات متعلق به مجلات معتبر روانپزشکی مشخص شده است که در بعضی از بیماری های اعصاب و روان ریسک خودکشی بیشتر از اختلالات دیگر هست.
نکته ویژه بعدی این است که علتهای زیادی میتواند در اقدام به خودکشی فردی که مبتلا به بیماریهای روانی است، مؤثر باشد.
در ابتدااگر بخواهیم در مورد خودکشی در نقاط مختلف جهان صحبت بکنیم، می توان گفت که طبق آمار خودکشی در سال ۲۰۱۵ حدود ۸۰۰ هزار نفر در اطراف دنیا بخاطر خودکشی فوت کرده اند و اینکه به ازای هر مرگ به علت خودکشی، حدود ۲۵ برابر اقدام به خودکشی بیشتر بوده است یعنی اینکه طبق آمار منجر به فوت با علت خودکشی، هر اقدام به خودکشی الزاما منجر به مرگ ناشی از خودکشی نمیشود و اقدام به خودکشی با مرگ ناشی از خودکشی از نظر آماری کلا دو مقوله متفاوت هستند.
در این مقاله یکی از اهداف این هست که ببینیم که چقدر عوامل ژنتیکی در اقدام به خودکشی مؤثر هستند؟ در مورد واژه های تعریف خودکشی، روش خودکشی، پیشگیری از خودکشی و موارد مشابه آن مطالب زیادی در فرهنگ های لغات، مجلات و اینترنت وجود دارد که در دسترس عموم مردم نیز هستند. به زبان ساده اقدام به خودکشی یعنی اقدام آگاهانه و ارادی برای اینکه فرد خودش به زندگیِ خودش پایان بدهد که میتواند عوامل محیطی ، ژنتیکی ، عوامل مغزی و رفتارهای مختلف زمینه ساز این مسئله باشد. خودکشی به نوبه خود یک موضوع پیچیده و چالش برانگیز هست که میتواند بر روی افراد جامعه تأثیرات مختلف بگذارد . متاسفانه طبق بررسی های آماری، اقدام به خودکشی در سالهای اخیر در دنیا بیشتر از سالهای قبل بوده است. به طوریکه بر اساس آمار خودکشی دهمین علت مرگ کلی در دنیا بوده است مجددا خودکشی دومین علت مرگ در افراد بین ده تا چهل و پنج سال در کشورهای توسعه یافته بوده است. پر واضح است که وقتی که فردی در اثر خودکشی فوت میکند، حتما اقدام به خودکشی وجود داشته است. بنابراین، فرد افکار خودکشی هم داشته که البته میتواند افکار خودکشی در بعضی از انواع خودکشی بصورت تکانشی باشد. در خودکشی تکانشی یعنی فرد از قبل نقشه و برنامه ای برای اقدام به خودکشی و کشتن خودش ندارد. البته براساس بعضی از بررسی های آماری مشخص شده است که در خودکشی های منجر به فوت، اکثرا فرد فکری و یا برنامه قبلی برای مردن داشته است. البته ذکر این نکته هم مهم است که بسیاری از افرادی که افکار خودکشی دارند، خوشبختانه الزاما اقدام به خودکشی نمی کنند و اینکه اکثر افرادی که اقدام به خودکشی میکنند نیز فوت نمیکنند.
حال سوال مهم بعدی این است که چقدر عوامل بیولوژیک و ژنتیکی دراینکه فردی که عقاید خودکشی دارد یا فردیکه مبتلا به بیماری اعصاب و روان است، اقدام به خودکشی بکند دخیل هستند و یا اینکه چقدر عوامل ژنتیکی در اینکه اقدام به خودکشی موفقیت آمیز به اصطلاح باشد و منجر به فوت فرد بشود، مؤثر هستند.
طبق بعضی از بررسی های علمی که در زمینه خودکشی انجام شده اند مشخص شده است که عوامل ژنتیکی در بعضی از انواع خودکشی میتواند باعث افزایش افکار خودکشی بشود. متاسفانه از این طریق که مبتلا بودن به بیماری روانی از نوع شدید میتواند تأثیر زیادی را از عوامل ژنتیکی بگیرد که در مقالات بعدی حتما به تفکیک در مورد این نوع بیماری های روانی شدید و اینکه در زمان ابتلا به کدام بیماری روانی خطر اقدام به خودکشی بیشتر از بیماری ها هست، صحبت خواهد شد.
حال اگر بخواهیم اختصاصی تر در این مورد صحبت کنیم، باید بگوییم که به صورت کلی افکار خودکشی و اقدام به خودکشی هر دو میتوانند متاسفانه بر روی یدیگر تأثیرات مستقیمی و تقویت کننده در بعضی از موارد باشند. همان طوری که ذکر کردم در بعضی از موارد چون در تعداد دیگری از مقالات اصلا عامل ژنتیکی مستقیمی را در زمان اقذام به خودکشی در فرد پیدا نکرده اند مثلا طبق مقاله های قبلی روانپزشکی اینکه قبلا فکر میکردند که اگر هر چقدر که تعداداقدام به خودکشی های قبلی در فردی بیشتر باشد، میتواند این مسئله خطرناک تر باشد و یا اینکه اقدام به خودکشی بعدی در فرد با سوابق بالای زیاد اقدام به خودکشی دارای ریسک بالاتر مرگ است و اینکه اقدام به خودکشی در فرد با سابقه قبلی اقدام به خودکشی هم می تواند موفقیت آمیز باشد.
البته تعدادی از جدیدترین مقالات روانپزشکی بر روی مسایل دیگری متمرکز شده اند مثلا اینکه احتمال اینکه فردی که ژنهای مرتبط با خودکشی را داشته است، چقدر اقدام به خودکشی اتفاق افتاده است. طبق این بررسی های جدید و ویژه در افرادی که ژنهای مرتبط با خودکشی را دارند، هم پوشانی ژنتیکی با سایر ژنهای بیماری زا نیز بالا است. یعنی و الزاما فعلا و در حال حاضر، نمیتوان گفت که آن ژن خاصی میتواند باعث افزایش ریسک اقدام به خودکشی باشد و باید که عوامل متعدد دیگری را هم برای جواب دادن به این سوال مهم بررسی بکنیم. یعنی لازم است که در حد خیلی اختصاصی تر مسائل ژنتیکی را به صورت پلی مورفیسم و از طریق فرضیه همپوشانی ژنها با هم رو بررسی کرد.
نکته طلایی درمانی این است که ارتباطی بین ژنهای مرتبط با سروتونین با افزایش ریسک خودکشی در بعضی از بیماریهای روانی وجود دارد که همین مسئله متاسفانه احتمال اقدام به خودکشی در این بیماری ها را نیز افزایش می دهد. این بیماریها عبارتند از بیماری افسردگی ماژور، دو قطبی و اسکیزوفرنی. البته فرضیه ای که مطرح است این است که پلی مورفیسم ژنتیکی مرتبط با سروتونین باعث افزایش ریسک رفتارهای خودکشی در این افراد می شود که هنوز قطعی نتیجه گیری نشده است.
توصیه پایانی خانم دکتر ندا فرزانه روانپزشک این است که چون متاسفانه در بعضی از اختلالات اعصاب و روان میزان اقدام به خودکشی خیلی بیشتر از اختلالات دیگر هست، پس ما باید پیشگیری و درمان اختلالات اعصاب و روان را جدی بگیریم چون اگر این اختلالات به موقع پیشگیری و درمان نشوند و یا اینکه بصورت درست از طرف بیمار برای مراجعه به روانپزشک و روانشناس پیگیری نشود، ریسک خودکشی و مرگ در اونها بیشتر خواهد بود که این مسئله در افرادیکه مبتلا به بیماری های افسردگی ماژور، دو قطبی و اسکیزوفرنی هستند نیز باید بیشتر تاکید شود.